سخن گردآورنده:
درک رابطه پیچیده بین روده و میکروبیوتای روده در روشنکردن پیچیدگیهای سلامت و بیماری انسان از اهمیت بالایی برخوردار است. میکروبیوتای روده (متشکل از جامعه متنوعی از میکروارگانیسمهای ساکن در دستگاه گوارش) نقش اصلی را در حفظ تعادل فیزیولوژیکی و تعدیل فرآیندهای متابولیکی، ایمونولوژیک و عصبی مختلف ایفا میکند. هدف این نوشتار -که به شرط حیات ادامهدار خواهد بود- برجسته کردن اهمیت درک این رابطه دو طرفه بین میکروبیوتا و میزبان و پیامدهای آن برای بهزیستی و سلامت انسان است. بنابراین بر آنم در شمارههای آتی این فصلنامه به نقش کلیدی محور «میکروبیوتا-روده-مغز» در بیماریها و اختلالات مختلف مرتبط با مغز بپردازم و با کاوش در آخرین تحقیقات و بینشها، این هدف را دنبال خواهم کرد که به خوانندگان درک جامعی از چگونگی تأثیر این محور بر اختلالاتی مانند اضطراب، افسردگی، بیماری آلزایمر، تومورهای مغزی و غیره ارائه دهم.
در اعماق بدن ما، دنیایی پنهان و ناشناخته در تاریکی رودهها نهفته است. دنیایی متشکل از تریلیونها موجود زنده میکروسکوپی که به عنوان میکروفلور، میکروبیوم و یا میکروبیوتای روده شناخته میشوند. این موجودات میکروسکوپی، نقشی کلیدی در سلامتی ما ایفا میکنند، نقشی ورای گوارش غذا که به مغز و حتی فراتر از آن نیز کشیده میشود. تصور کنید که میکروبیوتای روده مانند یک ارگان متابولیک فعال عمل میکند. ارگانی که با تولید متابولیتهای مختلف یک پاسخ سیگنالی را برای حفظ هومئوستاز ایجاد میکند. این باکتریها در روده پستانداران بسیاری از عملکردهای فیزیولوژیکی مانند برداشت انرژی، حفظ یکپارچگی روده، تنظیم ایمنی میزبان و دفاع در برابر پاتوژنها را تعدیل میکنند. شواهد فزاینده نشان میدهد که میکروبیوتای روده از طریق مکانیسمهای پیچیده و از طریق تولید متابولیتهای مختلف میتوانند با سیستمهای ایمنی و هورمونی و نیز با اندامهای دیگر میزبان از جمله مغز، کبد، ماهیچه ها، ریه و همچنین بیضه ها ارتباط برقرار کنند.
این ارگان فعال از نظر متابولیکی، در واقع یک اکوسیستم پیچیده و پویا است که از ۲۰۰ تا ۱۰۰۰ گونه باکتریایی تشکیل شده است که به ترتیب فراوانی در ۴ خانواده اصلی شامل Firmicutes، Proteobacteria، Actinobacteria و Bacteroidetes قرار میگیرند. این باکتریها قادر به تولید متابولیتهای فعالی از قبیل ویتامینها، پپتیدهای بیواکتیو و اسیدهای چرب بوده و میتوانند فعالیت برخی آنزیمها را تنظیم کنند و فعالیت ضد پاتوژنی داشته باشند. ارتباط پیچیدهای این ارگان و میزبان به حدی است که اصطلاحی تحت عنوان Hologenome برای اشاره به مجموع ژنهای میزبان و تمام میکروبیوم مستقر در بدن آن میزبان تعریف شده است و خود این مجموعهای زنده و فعال تحت عنوان Holobiont شناخته میشود. هر یک از باکتریهای همزیست با میزبان، نقشهای منحصر به فردی را بر عهده دارند. تعادل میان فراوانی این باکتریها و تنوع آنها، کلید سلامتی انسانها است. این تعادل ظریف میتواند به راحتی تحت تاثیر عوامل مختلفی مانند رژیم غذایی، داروها، استرس و بیماریها قرار بگیرد. زمانی که این تعادل به هم میخورد، وضعیتی به نام دیسبیوزیس[۱] ایجاد میشود. دیسبیوزیس، دریچهای به سوی بیماریهای مختلف از جمله آلزایمر، دیابت نوع ۲، بیماریهای قلبی عروقی و بیماریهای روانی میگشاید.
شاید در وهله نخست ارتباط مغز و میکروبیوتای روده عجیب به نظر برسد اما پنج دسته از شواهد تجربی از وجود این ارتباط حمایت میکنند:
۱- هپاتیک انسفالوپاتی با دیسبیوسیس مرتبط بوده و با هدف قرار دادن میکروبیوتای روده توسط آنتی بیوتیکها درمان میشود.
۲- مطالعات بر روی حیوانات رشد یافته عاری از میکروب [۲] نشان میدهد که عملکرد مغز در غیاب میکروبیوتا دستخوش تغییر میشود.
۳- سطوح پایین عفونتها بدون اینکه سیستم ایمنی را فعال کند میتواند تغییرات رفتاری در حیوانات به وجود آورد.
۴- سویههای اختصاصی باکتریهای اگزوژن میتوانند در مدلهای حیوانی و حتی انسان منجر به بروز تغییرات رفتاری شوند.
۵-تجویز آنتیبیوتیک تأثیرات طولانی اثر بر سیستم عصبی اعمال میکند.
با استناد به این شواهد و خیل عظیمی از تحقیقات دیگر، محققان دریافتهاند که میکروبیوتای روده و مغز از طریق یک شاهراه ارتباطی به نام «محور میکروبیوتا-روده-مغز» با یکدیگر بصورت دو طرفه در ارتباط هستند. این شاهراه، شامل مسیرهای مختلف عصبی، هورمونی، ایمونولوژیک و متابولیک است که در ادامه به شرح کلی هرکدام خواهم پرداخت.
عصب واگ، عصب اصلی در سیستم عصبی پاراسمپاتیک است که از مغز به روده امتداد مییابد. این عصب، اطلاعات حسی را از روده به مغز منتقل کرده و به درک وضعیت روده و تنظیم عملکرد آن کمک میکند. مهمترین راه اعمال اثرات تنظیمی و انتقال پاسخهای مغز به روده که میتواند بر حرکات روده، ترشح هورمونهای نظیر گرلین، لپتین، [۳]PYY و سیستم ایمنی روده اثر بگذارد نیز بهواسطه عصب واگ امکانپذیر میشود. مسیر عصبی دیگر مرتبط با سیستم عصبی انتریک است. سیستم عصبی انتریک، سیستم عصبی خودمختار روده است که به طور مستقل از مغز و نخاع عمل میکند. این سیستم عصبی، اطلاعات حسی را از روده به مغز منتقل کرده و همچنین میتواند بر حرکات روده، ترشح هورمونها و سیستم ایمنی روده اثر بگذارد. بدین ترتیب مجاورت هردو مسیر با ترکیب میکروبی دستگاه گوارش و با توجه به بیان رسپتورهای مختلف نظیرToll-Like Receptor، Free Fatty Acid Receptor وGut Peptide Receptor در این مسیر که نسبت به تولیدات مستقیم و غیر مستقیم این باکتریها حساس هستند، نقش مهمی در ارتباط میکروبیوتای روده و مغز بر عهده دارند.
دستگاه گوارش هورمونهای مختلفی مانند گرلین، لپتین، PYY و کوله سیستوکینین تولید میکند که بر اشتها، هضم غذا و متابولیسم بدن اثر میگذارند. این هورمونها ممکن است بتوانند از طریق جریان خون خود را به مغز رسانده و بر عملکرد مغز اثر بگذارند. همچنین هورمونهای استرس مانند کورتیزول، میتوانند بر میکروبیوتای روده اثر بگذارند؛ هورمون کورتیزول میتواند باعث افزایش نفوذپذیری روده و التهاب شود که به نوبه خود بر میکروبیوتای روده اثرگذار است. هورمون کورتیزول همچنین میتواند بر سیستم ایمنی روده اثر گذاشته و آن را تضعیف کند. علاوه بر این، هورمون کورتیزول میتواند بر خلق و خو نیز اثرگذار باشد و در طولانی مدت باعث اضطراب و افسردگی شود. در تمامی این موارد میکروبیوتای روده، بهواسطه مسیرهای سیگنالینگ مختلف، میتواند با اثر بر ترشح هورمونهای مختلف علاوه بر عملکرد دستگاه گوارش، بر مراکز سیری و گرسنگی در هیپوتالاموس و همچنین از طریق محور «هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال» در وضعیت خلقی میزبان موثر واقع شود.
علاوه بر هورمونهای گوارشی و هورمونهای استرس، هورمونهای دیگری نیز در ارتباط بین مغز و میکروبیوتای روده نقش دارند. به طور مثال، هورمونهای ملاتونین و سروتونین که در تنظیم خواب و خلق و خو نقش دارند، میتوانند بر میکروبیوتای روده اثر بگذارند. بنابراین باکتریهای دستگاه گوارش میتوانند به شکل موثری در تنظیم ریتم خواب و بیداری نیز اعمال نفوذ کنند.
سیستم ایمنی روده، از روده در برابر پاتوژنها محافظت میکند. بخش عظیمی از سیستم ایمنی بدن انسان در مجاورت دستگاه گوارش استقرار یافته و همین امر باعث میشود که علاوه بر سیستم ایمنی روده، تعامل میکروبیوتای روده و سیستم ایمنی کل بدن نیز دور از ذهن نباشد. این ارتباط متقابل میتواند بر ترکیب میکروبیوتای روده اثرگذار باشد. شواهد نشان میدهند که التهاب مزمن میتواند با برهم زدن تعادل میکروبیوتای روده باعث دیسبیوزیس شده و منجر به ایجاد التهاب سیستمیک و بروز آن در سایر اندامها نظیر مغز شود.
از سوی دیگر التهاب با افزایش تولید گونههای واکنشپذیر اکسیژن[۱]در نفوذپذیری سد رودهای اختلال ایجاد میکند که میتواند متابولیتهای پیش التهابی نظیر لیپوپلی ساکارید (که بصورت روتین توسط باکتریهای روده تولید میشوند) را در مجاورت سلولهای ایمنی سیستمیک قرار داده و باعث بروز التهاب بیشتری شود. باکتریهای غیر پاتوژن روده با استقرار در این اندام علاوه بر جلوگیری از استقرار باکتریهای پاتوژن خارجی، با باکتریهای پاتوژن درون روده نیز وارد رقابت شده و رشد و گسترش آنها را محدود میکنند.
از طرفی نقش تعامل سیستم ایمنی و میکروبیوتا در تولید سایتوکاینها و کموکاینهای مختلف بهعنوان عوامل پیشالتهابی و ضدالتهابی در شرایط سلامت و بیماری از موضوعات داغ تحقیقات اخیر بوده است. با توجه به موارد یادشده و نقش کلیدی التهاب و بخصوص التهاب عصبی، و فعالیت سیستم ایمنی در بیماریهای مختلف مغزی ازجمله بیماریهای نورودژنراتیو (آلزایمر و پارکینسون و...)، شناخت مسیر ایمونولوژیک در محور «میکروبیوتا-روده-مغز» حائز اهمیت بسیاری است. میکروبیوتای روده، متابولیتهای مختلفی مانند اسیدهای چرب کوتاه زنجیره، ویتامینها و اسیدهای آمینه تولید میکند. این متابولیتها میتوانند از طریق جریان خون وارد مغز شده و بر عملکرد مغز اثر بگذارند. اسیدهای چرب کوتاه زنجیره میتوانند به عنوان منبع انرژی برای سلولهای مغزی عمل کرده و به حفظ سلامت مغز کمک کنند. اسیدهای چرب کوتاه زنجیره همچنین میتوانند بر تولید سروتونین در مغز اثر گذاشته و به تنظیم خلق و خو کمک کنند. همچنین شواهد مختلفی وجود دارد که نشان میدهد متابولیتهای باکتریایی نظیر استیل کولین، دوپامین، سروتونین، تریپتوفان، اسیدهای چرب کوتاه زنجیره و... بر وضعیت شناختی مغز اثر میگذارند و به بهبود حافظه و یادگیری کمک کنند. تحقیقات نشان دادهاند که لاکتوباسیلوسها قادر به تولید گابا، سروتونین، استیل کولین، دوپامین و حتی هیستامین هستند. بیفیدوباکتریومها نیز که از دیگر باکتریهای مهم میکروبیوم روده میباشند، قادر به تولید گابا و سروتونین هستند.
این یافتهها دانشمندان را بیش از پیش به اثرات تنظیمی و تعدیلی میکروبیوتا بر فعالیت مغز علاقهمند کرده است. ازطرفی باکتریهای روده قادر به تولید متابولیتهای مضری مانند لیپوپلیساکارید و آمیلویید هستند که میتوانند علاوه بر ایجاد استرس اکسیداتیو و آسیب سلولی، منجر به التهاب سیستمی و حتی التهاب عصبی شده و در پاتوژنز بیماریهای مختلفی از قبیل آلزایمر دخالت داشته باشند.
لازم به ذکر است که تحقیقات در خصوص اثرگذاری برخی از این متابولیتها که نقش نوروترنسمیتری در سیستم عصبی ایفا میکنند همچنان ادامه دارد. با وجود تمام این مسیرها و تغییراتی که در ترکیب و تنوع باکتریهای روده ممکن است رخ دهد، چه راههایی برای بازیابی شرایط تعادل و سلامت وجود دارد؟ وقتی از تغییر در ترکیب و تنوع باکتریایی روده بهعنوان عامل اصلی برهم خوردن شرایط فیزیولوژیک و تعادلی میکروبیوتا حرف میزنیم، اولین راهی که برای برگرداندن ورق به نفع سلامتی به ذهن متبادر میشود تلاش برای بازگرداندن تعادل در تنوع و ترکیب میکروبی دستگاه گوارش است.
تحقیقات مختلف بصورت کلی بر چهار راه موثر شامل ۱) مصرف مکملهای پروبیوتیک و پریبیوتیک،۲) مصرف آنتیبیوتیکها، ۳) رژیم غذایی و ۴) پیوند میکروبیوتای مدفوعی برای تحقق این هدف تأکید میکنند که در شمارههای آتی ضمن بررسی نقش محور مذکور در بیماریهای مختلف مغزی، به نتایج تحقیقات مختلف با رویکر درمانی مبتنی بر میکروبیوتا بیشتر خواهم پرداخت.
منابع:
1. Li X, Cheng W, Shang H, Wei H, Deng C. The Interplay between Androgen and Gut Microbiota: Is There a Microbiota-Gut-Testis Axis. Reproductive sciences (Thousand Oaks, Calif). 2022;29(6):1674-84.
2. Schroeder, B. O., & Bäckhed, F. (2016). Signals from the gut microbiota to distant organs in physiology and disease. Nature medicine, 22(10), 1079-1089.
3. Gebrayel, P., Nicco, C., Al Khodor, S., Bilinski, J., Caselli, E., Comelli, E. M.,... & Edeas, M. (2022). Microbiota medicine: towards clinical revolution. Journal of translational medicine, 20(1), 111.
4. Yang, J., Pu, J., Lu, S., Bai, X., Wu, Y., Jin, D., ... & Xu, J. (2020). Species-level analysis of human gut microbiota with metataxonomics. Frontiers in Microbiology, 11, 548276.
5. Alok, A., Singh, I. D., Singh, S., Kishore, M., Jha, P. C., & Iqubal, M. A. (2017). Probiotics: A new era of biotherapy. Advanced biomedical research, 6(1), 31.
6. Novik, G., & Savich, V. (2020). Beneficial microbiota. Probiotics and pharmaceutical products in functional nutrition and medicine. Microbes and infection, 22(1), 8-18.
7. Anwar, H., Iftikhar, A., Muzaffar, H., Almatroudi, A., Allemailem, K. S., Navaid, S., ... & Khurshid, M. (2021). Biodiversity of gut microbiota: impact of various host and environmental factors. BioMed research international, 2021.
8. Appanna, V. D. (2018). Human microbes-the power within: Health, healing and beyond. Springer.
9. Gebrayel, P., Nicco, C., Al Khodor, S., Bilinski, J., Caselli, E., Comelli, E. M., ... & Edeas, M. (2022). Microbiota medicine: towards clinical revolution. Journal of translational medicine, 20(1), 111.
10. Kesika, P., Suganthy, N., Sivamaruthi, B. S., & Chaiyasut, C. (2021). Role of gut-brain axis, gut microbial composition, and probiotic intervention in Alzheimer's disease. Life sciences, 264, 118627.
11. Mayer, E. A., Tillisch, K., & Gupta, A. (2015). Gut/brain axis and the microbiota. The Journal of clinical investigation, 125(3), 926-938.
12. Liu, S., Gao, J., Zhu, M., Liu, K., & Zhang, H. L. (2020). Gut microbiota and dysbiosis in Alzheimer’s disease: implications for pathogenesis and treatment. Molecular neurobiology, 57, 5026-5043.
13. Parkar, S. G., Kalsbeek, A., & Cheeseman, J. F. (2019). Potential role for the gut microbiota in modulating host circadian rhythms and metabolic health. Microorganisms, 7(2), 41.
14. Moughnyeh, M. M., Brawner, K. M., Kennedy, B. A., Yeramilli, V. A., Udayakumar, N., Graham, J. A., & Martin, C. A. (2021). Stress and the gut-brain axis: implications for cancer, inflammation and sepsis. Journal of Surgical Research, 266, 336-344.
گردآورنده: اردشیر نبیزاده
دانشجو دکتری علوم اعصاب، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی