در آﻏﻮش ﮔﺮﻓﺘﻦ: ﻣﮑﺎﻧﯿﺴﻢﻫﺎی ﻧﻮروﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮژﯾﮏ، ﺗﻨﻈﯿﻢ اﺳﺘﺮس و ﭘﯿﺎﻣﺪﻫﺎی اﯾﻤﻨﯽ
ﻫﻤﻪ ﻣﺎ در ﺷﺮاﯾﻄﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪاﯾﻢ ﮐﻪ دوﺳﺖ داﺷﺘﯿﻢ ﮐﺴﯽ را در آﻏﻮش ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ﯾﺎ ﮐﺴﯽ ﻣﺎ را در آﻏﻮش ﺑﮕﯿﺮد.
ﯾﮏ آﻏﻮش ﺳﺎده ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ در ﺷﺮاﯾﻂ ﻣﺨﺘﻠﻒ، اﺣﺴﺎﺳﯽ ﻋﻤﯿﻖ را ﻣﻨﺘﻘﻞ ﮐﻨﺪ ﯾﺎ ﺣﺘﯽ از ﺑﺤﺮانﻫﺎی رواﻧﯽ ﭘﯿﺸﮕﯿﺮی ﻧﻤﺎﯾﺪ. ﺟﺎﻟﺐ ﺗﻮﺟﻪ اﺳﺖ ﮐﻪ اﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﺳﺎده، ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﻣﻌﺎﻧﯽ ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و ﻣﻐﺰ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﻗﺎدر ﺑﻪ ﺗﺸﺨﯿﺺ اﯾﻦ ﺗﻔﺎوتﻫﺎﺳﺖ.
در ﺳﺎدهﺗﺮﯾﻦ ﺳﻄﺢ، آﻏﻮشﮔﺮﻓﺘﻦ ﻫﻨﮕﺎم ﺳﻼم و ﺧﺪاﺣﺎﻓﻈﯽ رخ ﻣﯽدﻫﺪ، اﻣﺎ اﯾﻦ رﻓﺘﺎر ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ در ﻣﻮﻗﻌﯿﺖﻫﺎی ﭘﯿﭽﯿﺪهﺗﺮ و ﺑﺎ ﺑﺎر ﻋﺎﻃﻔﯽ ﻋﻤﯿﻖﺗﺮی ﻧﯿﺰ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﻮد. ﺑﺮای ﻣﺜﺎل، ﻫﻨﮕﺎم ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺷﺎدیﻫﺎی ﺑﺰرگ و ﻣﻮﻓﻘﯿﺖﻫﺎ، ﯾﺎ در ﻟﺤﻈﺎت دﺷﻮار ﮐﻪ ﻧﯿﺎز ﺑﻪ ﺗﺴﻠﯽ و ﻫﻤﺪردی اﺣﺴﺎس ﻣﯽﺷﻮد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽﻫﺎی اﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪه ﺗﺎ داﻧﺸﻤﻨﺪان ﺷﺮوع ﺑﻪ ﮐﺸﻒ رﻣﺰ و رازﻫﺎی ﭘﺸﺖ آن ﮐﻨﻨﺪ.
اﮔﺮﭼﻪ آﻏﻮشﮔﺮﻓﺘﻦ ﻋﻤﺪﺗﺎً رﻓﺘﺎری اﻧﺴﺎﻧﯽ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﺷﻮد، اﻣﺎ ﻣﺸﺎﺑﻪﻫﺎی آن در ﺑﺴﯿﺎری از ﮔﻮﻧﻪﻫﺎی ﺟﺎﻧﻮری ﻧﯿﺰ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺷﺪه اﺳﺖ. در ﺷﺎﻣﭙﺎﻧﺰهﻫﺎ و ﻣﯿﻤﻮنﻫﺎ، رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﻣﺸﺎﺑﻪ آﻏﻮشﮔﺮﻓﺘﻦ اﻧﺴﺎنﻫﺎ دﯾﺪه ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﺴﻠﯽدادن، اﯾﺠﺎد ﺻﻠﺢ ﯾﺎ ﺗﻘﻮﯾﺖ ﭘﯿﻮﻧﺪﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﻧﺠﺎم ﻣﯽﮔﯿﺮد. در ﮔﻮﻧﻪﻫﺎی دﯾﮕﺮ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﮓﻫﺎ، ﮔﺮﺑﻪﻫﺎ و ﻓﯿﻞﻫﺎ، اﺷﮑﺎل ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ از ﺗﻤﺎس ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﻤﺎس ﺳﺮﻫﺎ، ﻟﯿﺴﯿﺪن ﯾﺎ ﻓﺸﺎردادن ﺑﺪن ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺷﺪه اﺳﺖ.
ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ رﻓﺘﺎر ﻣﺎدران در درآﻏﻮشﮔﺮﻓﺘﻦ ﻓﺮزﻧﺪان در اﮐﺜﺮ ﮔﻮﻧﻪﻫﺎی ﺟﺎﻧﻮری، ﺑﺎ اﻫﺪاف ﻣﺤﺎﻓﻈﺖ از ﻧﻮزاد، رﺷﺪ ﻋﺎﻃﻔﯽ و اﯾﺠﺎد ﺣﺲ اﻣﻨﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﻣﯽﺷﻮد. اﯾﻦ ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎ ﻧﺸﺎندﻫﻨﺪه اﻫﻤﯿﺖ ﺑﻨﯿﺎدی ﺗﻤﺎس ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ در رﺷﺪ و ﺑﻘﺎی ﻣﻮﺟﻮدات زﻧﺪه اﺳﺖ.
ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ ﺗﻤﺎسﻫﺎی ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ اﻧﺴﺎﻧﯽ، ﺑﻪوﯾﮋه درآﻏﻮشﮔﺮﻓﺘﻦ، ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﻣﻮﺟﺐ ﺑﺮوز ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از واﮐﻨﺶﻫﺎی ﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮژﯾﮏ در ﺑﺪن ﺷﻮد. اﯾﻦ واﮐﻨﺶﻫﺎ ﺑﻪﻧﻮﺑﻪی ﺧﻮد ﻗﺎدرﻧﺪ ﺗﺄﺛﯿﺮات ﻋﻤﯿﻘﯽ ﺑﺮ ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﯽ و ﺟﺴﻤﯽ اﻓﺮاد ﺑﮕﺬارﻧﺪ. ﺟﺎﻟﺐ اﯾﻨﮑﻪ ﻣﮑﺎﻧﯿﺴﻢﻫﺎی ﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮژﯾﮏ آﻏﻮشﮔﺮﻓﺘﻦ در ﺣﯿﻮاﻧﺎت ﻧﯿﺰ ﺗﺎ ﺣﺪی و در ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺴﯿﺮﻫﺎی ﭘﯿﺎمرﺳﺎﻧﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺑﻪ اﻧﺴﺎنﻫﺎﺳﺖ. ﺑﻐﻞ، ﭘﺎداش ﻣﯽدﻫﺪ! ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻣﻐﺰی درﮔﯿﺮ در اﯾﻦ ﻓﺮآﯾﻨﺪ، ﻫﻤﺎن ﻣﺪار ﻣﺰوﮐﻮرﺗﯿﮑﻮﻟﯿﻤﺒﯿﮏ اﺳﺖ ﮐﻪ از ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎﯾﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﮕﻤﻨﺘﻮم ﺷﮑﻤﯽ، ﻫﺴﺘﻪٔ آﮐﻮﻣﺒﻨﺲ، ﻗﺸﺮ ﭘﯿﺶﭘﯿﺸﺎﻧﯽ و دﯾﮕﺮ ﻧﻮاﺣﯽ ﻗﺎﻋﺪهٔ ﻣﻐﺰ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎ ﺣﺎﮐﯽ از آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻨﮕﺎم آﻏﻮشﮔﺮﻓﺘﻦ، ﺗﺮﺷﺢ دوﭘﺎﻣﯿﻦ از ﻧﺎﺣﯿﻪٔ ﺗﮕﻤﻨﺘﻮم ﺷﮑﻤﯽ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻫﺴﺘﻪٔ آﮐﻮﻣﺒﻨﺲ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ اﻣﺮ ﻣﻮﺟﺐ اﯾﺠﺎد اﺣﺴﺎس ﺳﺮﺧﻮﺷﯽ و ﻟﺬت ﻣﯽﺷﻮد. ﻓﻌﺎلﺳﺎزی اﯾﻦ ﺳﯿﺴﺘﻢ دوﭘﺎﻣﯿﻨﯽ ﻧﻘﺶ ﮐﻠﯿﺪی در ادراک ﯾﮏ رﻓﺘﺎر ﺑﻪﻋﻨﻮان ﺗﻘﻮﯾﺖﮐﻨﻨﺪهٔ ﻣﺜﺒﺖ و اﯾﺠﺎد ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﺗﮑﺮار آن دارد.
ﻋﻼوه ﺑﺮاﯾﻦ، آﻏﻮشﮔﺮﻓﺘﻦ ﻣﻮﺟﺐ ﮐﺎﻫﺶ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ آﻣﯿﮕﺪال - ﻣﺮﮐﺰ اﺻﻠﯽ ﭘﺮدازش ﻫﯿﺠﺎﻧﺎت ﺑﻪوﯾﮋه اﺿﻄﺮاب - ﺷﺪه و در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺳﻄﺢ اﺿﻄﺮاب ﻓﺮد را ﮐﺎﻫﺶ ﻣﯽدﻫﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ، ﻧﻮاﺣﯽ ﻗﺸﺮ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ و اورﺑﯿﺘﻮﻓﺮوﻧﺘﺎل ﻧﯿﺰ در ﭘﺮدازش اﺣﺴﺎس ﻟﺬت و ﺗﻨﻈﯿﻢ ﭘﺎﺳﺦﻫﺎی ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ ﻧﻘﺶ اﯾﻔﺎ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.
تحقیقات نشان می دهد اکسی توسین که به عنوان "هورمون عشق" شناخته می شود، نقش محوری در فرایند آغوش گرفتن ایفا می کند. این نوروهورمون که در هسته پاراونتریکولار هیپوتالاموس تولید می شود، هم از طریق هیپوفیز خلفی وارد جریان خون می شود و هم به مایع مغزی-نخاعی ترشح می گردد.
آزادسازی اکسی توسین در هنگام آغوش گرفتن موجب افزایش احساس صمیمیت، کاهش سطح استرس و اضطراب، و همچنین کاهش درک درد می شود. این هورمون با تحریک ترشح دوپامین، تعاملات اجتماعی را نیز تقویت می کند. مطالعات تأیید می کنند که این مکانیسم های نوروشیمیایی، پایه علمی برای احساس رضایت و امنیتی است که پس از یک آغوش گرم تجربه می کنیم.
مطالعه ای جالب به بررسی اثرات آغوش گرفتن بر ترشح اکسی توسین پرداخت. در این پژوهش، 59 زن 20 تا 49 ساله به همراه همسرانشان مورد مطالعه قرار گرفتند. پروتکل تحقیق به این صورت بود که ابتدا زنان به مدت 30 دقیقه از همسرانشان جدا شدند. سپس مردان به مدت 10 دقیقه به اتاق بازگردانده شدند که در این مدت زوج ها یک فیلم عاشقانه تماشا کردند و تشویق به گرفتن دست یکدیگر شدند. در پایان این مدت، از آنها خواسته شد به مدت 20 ثانیه یکدیگر را در آغوش بگیرند.
پس از این مرحله، مردان مجدد اً اتاق را ترک کردند و زنان تحت آزمایش استرس قرار گرفتند. محققان در سه مرحله - قبل، حین و پس از آزمون استرس سطح اکسی توسین و فشار خون شرکت کنندگان را اندازه گیری کردند. همچنین از زنان پرسیده شد که به طور معمول چند بار در روز توسط همسرشان در آغوش گرفته می شوند.
یافته های این مطالعه نشان داد زنانی که در زندگی روزمره بیشتر توسط همسر خود در آغوش گرفته می شدند، سطح اکسی توسین بالاتری داشتند. این نتایج رابطه مثبت بین تماس فیزیکی منظم و سطح این هورمون مهم را تأیید می کند.
تأثیر آغوش گرفتن بر محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال و سیستم عصبی خودمختار داشته باشد. این محور نقش کلیدی در پاسخ به استرس ایفا (HPA) آغوش گرفتن می تواند تأثیرات قابل توجهی بر محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال می کند که هم جنبه های روانی و هم فیزیولوژیک دارد. هورمون های استرس مانند کورتیزول، با تغییر پارامترهای فیزیولوژیک (افزایش تعریق، فشار خون و ضربان قلب) و تعدیل فرآیندهای شناختی، بدن را برای مقابله با موقعیت های استرس زا آماده می کنند.
مطالعات نشان داده اند که آغوش گرفتن می تواند سطح کورتیزول - هورمون اصلی استرس - را کاهش دهد. به ویژه، افرادی که قبل از مواجهه با موقعیت های استرس زا در آغوش گرفته شده بودند، در مقایسه با دیگران، فشار خون و ضربان قلب پایین تری نشان دادند. این یافته ها حاکی از آن است که تماس های اجتماعی مانند در آغوش گرفتن با کاهش سطح کورتیزول ارتباط معناداری دارد.
از هیپوتالاموس عمل می کند. این(CRH) مکانیسم این اثر احتمالاً از طریق افزایش سطح اکسی توسین و مهار ترشح هورمون آزادکننده کورتیکوتروپین فرآیند در نهایت منجر به کاهش ترشح کورتیزول از غده آدرنال می شود.
علاوه بر تأثیر مستقیم بر سیستم عصبی مرکزی، آغوش گرفتن با فعال سازی سیستم پاراسمپاتیک و تحریک عصب واگ نیز همراه است. این فعال سازی موجب کاهش ضربان قلب، کاهش فشار خون و ایجاد حالت آرامش می شود. چنین تأثیراتی نشان می دهند که تماس های فیزیکی مثبت مانند آغوش گرفتن می توانند به عنوان عاملی محافظتی در برابر اثرات منفی استرس عمل کنند.
ﺗﺄﺛﯿﺮ آﻏﻮشﮔﺮﻓﺘﻦ ﺑﺮ ﺳﯿﺴﺘﻢ اﯾﻤﻨﯽ و ﮐﺎﻫﺶ اﻟﺘﻬﺎب ﻫﻮرﻣﻮنﻫﺎی اﺳﺘﺮس ﻧﻪﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮ ﺳﻼﻣﺖ روان ﺗﺄﺛﯿﺮﮔﺬارﻧﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﻋﻤﻠﮑﺮدﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺳﯿﺴﺘﻢ اﯾﻤﻨﯽ را ﻧﯿﺰ ﺗﻌﺪﯾﻞ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﻣﻄﺎﻟﻌﻪای ﻧﻮﯾﻦ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ارﺗﺒﺎط ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﯿﻦ آﻏﻮشﮔﺮﻓﺘﻦ و ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳﯿﺴﺘﻢ اﯾﻤﻨﯽ از ﻃﺮﯾﻖ ﺑﺮرﺳﯽ ﺳﺎﯾﺘﻮﮐﯿﻦﻫﺎی ﺿﺪاﻟﺘﻬﺎﺑﯽ ﭘﺮداﺧﺘﻪ اﺳﺖ. ﺳﺎﯾﺘﻮﮐﯿﻦﻫﺎ ﻣﻮﻟﮑﻮلﻫﺎی ﺳﯿﮕﻨﺎلدﻫﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺳﻠﻮلﻫﺎی اﯾﻤﻨﯽ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﺪه و ﭘﺎﺳﺦﻫﺎی اﻟﺘﻬﺎﺑﯽ را ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.
اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪﻣﺪت ۱۴ روز روی ۲۰ ﻓﺮد ﺑﺰرﮔﺴﺎل ﮐﻪ ﺑﻪﻃﻮر ﻣﻨﻈﻢ در آﻏﻮش ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺖ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎندﻫﻨﺪه ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﻣﻨﻔﯽ ﻣﻌﻨﺎداری ﺑﯿﻦ ﻓﺮاواﻧﯽ آﻏﻮشﮔﺮﻓﺘﻦ و ﺳﻄﺢ دو ﺳﺎﯾﺘﻮﮐﯿﻦ اﻟﺘﻬﺎﺑﯽ ﻣﻬﻢ IL-1β) و(TNF-α در ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﺑﺰاﻗﯽ ﺑﻮد. ﺑﻪﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ، در اﻓﺮادی ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ در آﻏﻮش ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ، ﺳﻄﺢ اﯾﻦ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮﻫﺎی اﻟﺘﻬﺎﺑﯽ ﺑﻪﻃﻮر ﻗﺎﺑﻞﺗﻮﺟﻬﯽ ﭘﺎﯾﯿﻦﺗﺮ ﺑﻮد.
اﯾﻦ ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎ ﺣﺎﮐﯽ از آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻤﺎسﻫﺎی ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﻣﮑﺮر ﻣﺎﻧﻨﺪ آﻏﻮشﮔﺮﻓﺘﻦ ﺑﺎ ﮐﺎﻫﺶ ﺳﻄﺢ اﻟﺘﻬﺎب در ﺑﺪن ﻫﻤﺮاه اﺳﺖ. ﻣﺤﻘﻘﺎن ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﻣﮑﺎﻧﯿﺴﻢ اﯾﻦ اﺛﺮ اﺣﺘﻤﺎﻻً از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﻌﺪﯾﻞ ﻣﺤﻮر اﺳﺘﺮس و ﮐﺎﻫﺶ ﺳﻄﺢ ﻫﻮرﻣﻮنﻫﺎی اﺳﺘﺮس ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮐﻮرﺗﯿﺰول ﻗﺎﺑﻞﺗﻮﺟﯿﻪ اﺳﺖ، ﭼﺮا ﮐﻪ اﺳﺘﺮس ﻣﺰﻣﻦ ﺧﻮد ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ اﻟﺘﻬﺎب ﺳﯿﺴﺘﻤﯿﮏ ﻣﺮﺗﺒﻂ اﺳﺖ.
آﻏﻮشﮔﺮﻓﺘﻦ راﻫﮑﺎری ﻋﻠﻤﯽ ﺑﺮای ﺳﻼﻣﺖ ﺟﺴﻢ و روان در ﻧﮕﺎه اول، آﻏﻮشﮔﺮﻓﺘﻦ رﻓﺘﺎری ﺳﺎده و ﻋﺎﻃﻔﯽ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ، اﻣﺎ ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ﻋﻠﻤﯽ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﻨﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﺗﺄﺛﯿﺮات ﻋﻤﯿﻘﯽ ﺑﺮ ﺳﻼﻣﺖ ﺟﺴﻤﯽ و رواﻧﯽ اﻓﺮاد دارد. آﻏﻮش ﻓﺮاﺗﺮ از ﯾﮏ ﺣﺮﮐﺖ اﺣﺴﺎﺳﯽ، ﻧﻮﻋﯽ ﻣﺪاﺧﻠﻪی ﻃﺒﯿﻌﯽ و ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮای ﮐﺎﻫﺶ اﺳﺘﺮس و ﺑﻬﺒﻮد ﺳﻼﻣﺖ روان ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﺷﻮد. ﮐﺎرﺑﺮدﻫﺎی ﮔﺴﺘﺮده ی آﻏﻮش در زﻧﺪﮔﯽ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ
- در رواﺑﻂ ﻧﺰدﯾﮏ ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ و دوﺳﺘﺎﻧﻪ
- در ﻣﻮﻗﻌﯿﺖﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﺎﻣﻞ ﺗﺴﮑﯿﻦدﻫﻨﺪه
- ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺗﻘﻮﯾﺖﮐﻨﻨﺪه ی ﭘﯿﻮﻧﺪﻫﺎی ﻋﺎﻃﻔﯽ
- در ﺷﺮاﯾﻂ ﺑﺤﺮاﻧﯽ ﺑﺮای اﻧﺘﻘﺎل اﺣﺴﺎس اﻣﻨﯿﺖ و ﺣﻤﺎﯾﺖ، ﺑﻐﻞ ﮐﺮدن ﯾﮏ رﻓﺘﺎر اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﺳﺎده اﺳﺖ اﻣﺎ ﺗﺎﺛﯿﺮات ﻋﻤﯿﻘﯽ ﺑﺮ ﺑﺪن، ﮐﺎﻫﺶ اﺳﺘﺮس و ﺑﻬﺒﻮد ﺳﻼﻣﺖ روان دارد. ﺑﻐﻞ ﮐﺮدن ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ ﺣﺮﮐﺖ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻠﮑﻪ ﯾﮏ راﻫﮑﺎر ﻋﻠﻤﯽ اﺳﺖ ﺑﺮای ﺳﻼﻣﺖ ﺟﺴﻢ و روان. ﺑﻐﻞ ﮐﺮدن ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ در رواﺑﻂ ﻧﺰدﯾﮏ ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ و دوﺳﺘﺎﻧﻪ، ﺑﻠﮑﻪ در ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻮﻗﻌﯿﺖﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﺣﺮﮐﺖ ﺗﺴﮑﯿﻦدﻫﻨﺪه و ﺗﻘﻮﯾﺖﮐﻨﻨﺪه رواﺑﻂ ﺑﻪ ﮐﺎر ﻣﯽرود. در ﺷﺮاﯾﻂ ﺑﺤﺮاﻧﯽ ﯾﺎ ﻧﺎراﺣﺖﮐﻨﻨﺪه، در آﻏﻮش ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ اﺣﺴﺎس اﻣﻨﯿﺖ و ﺣﻤﺎﯾﺖ را ﻣﻨﺘﻘﻞ ﮐﺮده و ﻓﺸﺎرﻫﺎی رواﻧﯽ را ﮐﺎﻫﺶ دﻫﺪ. ﺣﺘﯽ در ﻣﻮاردی ﮐﻪ ﮐﻠﻤﺎت ﻗﺎدر ﺑﻪ ﺑﯿﺎن اﺣﺴﺎﺳﺎت ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻐﻞ ﮐﺮدن ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ زﺑﺎن ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻣﺤﺒﺖ و ﻫﻤﺪﻟﯽ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ در اﯾﻦ دﻧﯿﺎی ﭘﺮ از ﺗﻨﺶ ﺗﺎ ﻣﯽﺗﻮاﻧﯿﺪ ﻫﻢ را ﺑﻐﻞ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﺧﻮب ﺷﻮﯾﺪ و ﺣﺎل دﯾﮕﺮان را ﺧﻮب ﮐﻨﯿﺪ.
ﻣﻨﺎﺑﻊ:
1. Ocklenburg S. The Psychology and Neuroscience of Hugging: Springer; 2024.
2. Pallante V, Ferrari PF, Gamba M, Palagi E. Embracing in a female-bonded monkey species (Theropithecus gelada). Journal of Comparative Psychology. 2019;133(4):442.
3. Yoshida S, Kawahara Y, Sasatani T, Kiyono K, Kobayashi Y, Funato H. Infants show physiological responses specific to parental hugs. Iscience. 2020;23(4).
4. Morrison I. Keep calm and cuddle on: social touch as a stress buffer. Adaptive Human Behavior and Physiology. 2016;2:344-62.
5. Ikemoto S. Brain reward circuitry beyond the mesolimbic dopamine system: a neurobiological theory. Neuroscience & biobehavioral reviews. 2010;35(2):129-50.
6. Ressler KJ. Amygdala activity, fear, and anxiety: modulation by stress. Biological psychiatry. 2010;67(12):1117-9.
7. Training AT, Home BHT. Hug Therapy: The Power of Therapeutic Touch for Emotional Healing.
8. Light KC, Grewen KM, Amico JA. More frequent partner hugs and higher oxytocin levels are linked to lower blood pressure and heart rate in premenopausal women. Biological psychology. 2005;69(1):5-21.
9. Ditzen B, Neumann ID, Bodenmann G, Von Dawans B, Turner RA, Ehlert U, et al. Effects of different kinds of couple interaction on cortisol and heart rate responses to stress in women. Psychoneuroendocrinology. 2007;32(5):565-74.
10. Haynes AC, Lywood A, Crowe EM, Fielding JL, Rossiter JM, Kent C. A calming hug: Design and validation of a tactile aid to ease anxiety. Plos one. 2022;17(3):e0259838.
11. Van Raalte LJ, Floyd K, Mongeau PA. The effects of cuddling on relational quality for married couples: A longitudinal investigation. Western Journal of Communication. 2021;85(1):61-82.
ﮔﺮدآوری و ﺑﺎزﻧﻮﯾﺴﯽ: ﺻﻨﻢ ﻣﻘﯿﻤﯽ داﻧﺸﺠﻮ دﮐﺘﺮی ﻋﻠﻮم اﻋﺼﺎب
داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺷﻬﯿﺪ ﺑﻬﺸﺘﯽ